اصغر بیچاره متولد 22 خرداد 1306 در تهران عکاس، بازیگر و کارگردان ایرانی بود. از او به عنوان قدیمیترین عکاس سینمای ایران یاد میشود. بیچاره بزرگترین آرشیو عکس ایران را در اختیار داشت. از او به عنوان قدیمیترین عکاس سینمای ایران یاد میشود.
او در۱۳سالگی به عنوان کارگرِ ساده در یک عکاسخانه به کار مشغول شد، پس از چند سال در لالهزار تهران مغازهای باز کرد که نام او عکاسخانه شهرزاد بود و به زودی تبدیل به پاتوق هنرمندان و نویسندگان معروف آن زمان شد.
نخستین بار با گرفتنِ کپی از تمام عکسهای فیلم دخترِ لُر برای عبدالحسین سپنتا فیلمنامهنویس این فیلم، رسماً وارد دنیای هنر شد. سپس با آشنایی با تئاتر، افزون بر عکاسی از نمایشها، گاه در بعضی از آنها هم به بازی پرداخت. چند سال بعد با گروهِ دوبله مرتضی حنانه و حسین سرشار در ایتالیا همکاری کرد. او عکاسی را از سال ۱۳۲۳ آغاز کرد. از او نمایشگاههای متعددی در داخل و خارج از ایران برپا شده است. اصغر بیچاره خانه خود را در خیابان کوشک به فیلمهای قدیمی سپرده بود که حدود ۴۰۰ فیلم در آن فیلمبرداری شد.
اصغر بیچاره مدتی به سرطانِ حنجره دچار شده بود و سرانجام در سنِ ۸۹ سالگی در سالروزِ تولدِ خود در آپارتمانش در آمریکا درگذشت. پیکر وی در ۵ مرداد ۱۳۹۵ از ایالات متحده آمریکا به ایران منتقل و در ۷ مرداد در قطعه هنرمندان قبرستان بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.
وی در نمایشگاههای مختلفِ عکس و عکاسی در ایران و دیگر کشورهای جهان حضور داشتهاست. وی بزرگترین آرشیوِ عکسِ سینما و تئاترِ ایران را در خانه خود گرد آورد و در موزه شخصیاش دوربینهایی از قدیمیترین عکاسانِ ایران مانندِ دوربینِ ماشاءالله خان عکاس باشی را نگهداری میکرد. اصغر بیچاره سه جلد کتاب درباره تاریخ سینمای ایران نگاشته است. او افزون بر عکاسیِ ۳۸ فیلم، سابقه بازی در ۲۳ فیلم سینمایی را نیز در کارنامه دارد.
چه بر سر یادگاریهای قدیمیترین عکاس سینما میآید؟
فرزند اصغر بیچاره از جدیدترین تصمیمها برای مجموعه آثار و آرشیو او گفت. اصغر بیچاره (با نام مستعار اصغر ژوله) پیش از اینکه به آمریکا برود و آثار ارزشمندش را به امانت دست یکی از دوستانش بسپارد، آن آثار را در قالب یک موزه شخصی در خانه خودش، نگهداری میکرد. اسناد و اشیاء مهمی در این موزه وجود داشت که شامل دوربینهایی از قدیمیترین عکاسان ایران مانند «ماشاءاللهخان عکاسباشی»، مجموعهای از زمان قاجار و اولین عکسهای تاریخ سینمای ایران میشد. پس از اینکه ۲۳ خرداد سال 1395 دریچههای دوربین او برای همیشه بسته شد و اصغر بیچاره از دنیا رفت، فرزند او در گفت وگویی با ایسنا اظهار کرده بود: «در تلاش هستیم وسایل و دوربینهای پدرم را بنا به وصیت خودش در محلی برای علاقهمندان بهنمایش بگذاریم. هیچکدام از دوربینها و وسایل موزه و کلکسیون پدرم به فروش نرفته است. من خودم تمام این وسیلهها را بستهبندی کرده و با دست خودم به امانت سپردهام.»
او ادامه داده بود: «مهمترین بخش آرشیو پدرم، نگاتیوهای او از سینما و تئاتر است. تعداد این نگاتیوها به چندهزار فریم میرسد. بخشی از آنها زمانی که پدرم در آمریکا بود، برای او فرستاده شد و او تعدادی از آنها را چاپ و در اتاقش در خانه خواهرم نصب کرد. بخش قابل توجه دیگری از آرشیو او فیلمهای ضبط شدهی قدیمی متعلق به دههی ۶۰ است که از هنرمندان، جمعهای هنری و مراسم مختلف ثبت کرده که شامل ۵۰ ساعت فیلم ویدیویی از تاریخ هنری سینمای ماست. بخش دیگری از آرشیو او هم که به سینما ربطی ندارد، محفوظ است که میتوان از جمله آنها به کلکسیون عینکها اشاره کرد.»
تورج ژوله همچنین بیان کرده بود: «اگر فضایی حدود ۴۰۰ مترمربع داشته باشیم، میتوانیم وسایل پدرم و بخشی از نگاتیوهای چاپ شده او را بهعنوان نمونه به نمایش بگذاریم تا با نام خود او برای علاقهمندان نمایش داده شود.»
پس از گذشت چند ماه از درگذشت این هنرمند، فرزند او در مصاحبه دیگری با ایسنا، اعلام کرد که «از اختصاص مکانی بهعنوان موزه دوربینها و وسایل عکاسی پدرش با همکاری سازمان میراث فرهنگی» منصرف شده است.
ژوله همچنین گفته بود: «من و خواهرم تصمیم تازهای برای موزه پدرم گرفتهایم که در حال پیگیری آن هستیم. در واقع خودمان کار را بهدست خواهیم گرفت. در حال حاضر دوربینهای عکاسی، آرشیو و وسایل پدرم نزد یکی از دوستانمان نگهداری میشود، چون هنوز درباره جایی که این آثار بهنمایش گذاشته شود، ابهامهایی وجود دارد. در اینکه این آثار بهطور قطع در محلی بهعنوان موزه نگهداری شوند، تردیدی وجود ندارد، چون نگهداری دوربینها و وسایل پدرم کار سختی است و امکانات مخصوص به خود را نیاز دارد. تمام تلاشمان این است که مکانی بهعنوان موزه به دوربینها و وسایل پدرم اختصاص یابد تا مردم بتوانند به دیدن این آرشیو بیایند.»
تورج ژوله، فرزند او، در گفتوگویی با ایسنا درباره تصمیم این خانواده برای آرشیو و وسایل پدرش اظهار کرد: «فعلا این آثار به نمایش عمومی درنمیآیند. ما پیش از این تصمیم داشتیم آرشیو و وسایل او را در جایی مانند موزههای سازمان میراثفرهنگی در معرض دید عموم بگذاریم اما به دلایلی از این کار منصرف شدیم. احتمالا با جای دیگری برای اینکار صحبت کنیم، مکانهایی مانند موزههای خصوصی یا موزههایی که زیرمجموعه سازمان میراثفرهنگی نیستند.»
ژوله با اشاره به وصیت پدرش درباره این آثار تاکید کرد: جای این آرشیو و وسایل امن ومحفوظ است؛ زیرا این اثار متعلق به ما نیست و بنابر وصیت پدرم باید در معرض دید عموم قرار بگیرد. فرزند اصغر بیچاره در پاسخ به این پرسش که آیا قصد ندارند این آثار را در اختیار موزه سینما قرار بدهند؟ گفت: بخشی از کوچکی از این مجموعه متعلق به تاریخ سینما است در حالیکه بخش قابل توجهی از آرشیو او، تاریخ عکاسی ایران است و لزوما ارتباطی به موزه سینما پیدا نمیکند. اما در این مجموعه برگهها و اسنادی هست که شاید بهتر باشد در اختیار موزه سینما قرار بگیرد. ژوله درباره اینکه چرا این خانواده به طور شخصی اقدام به ایجاد موزه اصغر بیچاره نمیکنند؟ گفت: این موضوع مستلزم هزینهای است که رقم کوچکی را شامل نمیشود و فقط به داشتن یک ساختمان نیست. بلکه نگهداری میخواهد و موضوعات جانبی به دنبال دارد. نظر ما این است که این آثار به جایی منتقل شود که توان نگهداری این مجموعه را به خوبی داشته باشد.