بسیاری از افراد در آغاز با دیدن عکسهای خبری و مطبوعاتی به عکاسی علاقهمند میشوند، عدهای عکاسی خبری را ساده تلقی کرده و عدهای دیگر نیز آن را بسیار دشوار میدانند. با توجه به اهمیت این گونه از عکاسی، فتوژورنالیسم یا عکاسی مطبوعاتی موضوع این بخش از بلاگ خواهد بود. همانطور که میدانیم فتوژورنالیسم ارتباط تنگاتنگی با روزنامهنگاری دارد. عکاس مطبوعاتی یا فتوژورنالیست، وظیفۀ تهیۀ گزارش تصویری از وقایع و اخبار برای انتشار در روزنامهها، مجلات و خبرگزاریها را دارد. پیشنیۀ این سبک عکاسی به حدود نیمۀ قرن نوزدهم میلادی و عکسهای راجر فنتون (Roger Fenton) از جنگ کریمه در سال 1855 برمیگردد، که در مجلات آن زمان به چاپ رسیدند. در ادامه با ما همراه باشید تا نگاهی کامل به برترین های عکاسی خبری داشته باشیم، همچنین پیشنهاد می کنیم سری به صفحه آموزش عکاسی شوت شات بزنید:)
تولد و رشد نشریات تصویری تقریباً همزمان با اختراع عکاسی شکل گرفت. نیویورک دیلی گرافیک اولین روزنامهای بود که در 1880 عکسی را بر صفحۀ اولش چاپ کرد. دوربینهای قطع کوچک نقش بسیار مؤثری را در بهوجود آمدن فتوژورنالیسم مدرن بر عهده داشتند. سبک بودن و در معرض دید نبودن این دوربینها موجب شد که عکسهای بیشماری از زندگی روزمرۀ مردم تولید شود و این شروع عکاسی خبری بود. مجلات و روزنامههایی مانند برلین ایلاستریتد آلمان و وو فرانسه نیز بازاری را بهوجود آوردند که گونۀ جدیدی از روایت با عکس ظهور کرد. در آمریکا نیز مجلاتی مانند فورچن و لایف، عکس مقالهها را گسترش دادند.
با آمدن تلویزیون منبع دیگری برای اخبار به وجود آمد و در سال 1963 ( در زمان ترور جان اف. کندی، رئیس جمهور آمریکا) رسانۀ تلویزیون موفق شد برتری خود را بر دیگر رسانههای خبری به نمایش بگذارد. بنابراین لحظات مهم تاریخی عموماً با گزارشهای تلویزیونی به مخاطبان منتقل میشد. در آن شرایط بعضی از روزنامهها مجبور به رقابت با خبرهای تلویزیونی شدند، در این زمینه میتوان عکس معروف ادی آدامز(Edward Adams) را مثال زد که از لحظۀ اعدام یک ویت کنگ گرفته شده بود و این عکس را نیویورک تایمز در سال 1968 بر صفحۀ اولش چاپ کرد. عکاسان مطبوعاتی به علت تسلط تلویزیون، باید رویکرد جدیدی را اتخاذ میکردند. بعضی سبکهای ذهنیتر و زیباییشناختی را انتخاب کردند و بعضی دیگر مانند مارتین پار (در بخش عکاسی مستند معرفی شده است) در تصاویرشان آداب و رسوم طبقۀ متوسط جامعۀ معاصر را به نمایش گذاشتند. در ادامۀ مطلب مهمترین و تأثیرگذارترین عکاسان مطبوعاتی و آثارشان را مرور میشود و در انتها به مهمترین رویدادهای جهانی در سبک عکاسی خبری پرداخته خواهد شد.
اولین ارتباط راجر فنتون با عکاسی مربوط به سال 1841 و در پاریس است. بعضی از عکاسان و نقاشان فرانسوی که فنتون در آن سالها با آنها برخورد داشته، تأثیرات بسیاری بر سبک عکاسی او داشتهاند. او از بنیانگذاران اصلی انجمن عکاسی لندن است. همچنین به درخواست ملکه ویکتوریا از خانواده و کاخ سلطنتی عکاسی کرده و بعد از آن نیز عکاس رسمی موزۀ بریتانیا بوده است. در اواخر سال 1854 از سوی وزارت جنگ به او مأموریت داده شد که به کریمه سفر کند و از جنگ و طرفهای درگیر در آن عکاسی کند. در نتیجۀ این سفر معروفترین عکسهای فنتون به ثبت رسید. او با یک واگن که در واقع تاریکخانۀ سیارش بود به این سفر رفت و اولین پوشش همهجانبۀ جنگ با عکاسی خبری توسط راجر فنتون صورت گرفت. عکسهای فنتون با استقبال فراوان روبهرو شد و علاوهبر ارائه در نمایشگاه، در روزنامۀ ایلاستریتد لندن نیز با کلیشۀ چوبی و حکاکی شده، طرحهایی بر اساس همین عکسها منتشر شد.
در سال 1861 یعنی زمانی که جنگ داخلی آمریکا اتفاق افتاد، جامعۀ عکاسی آنزمان اخبار را جدی نگرفت. تصور میشد که میدان جنگ برای یک عکاس خبری منظرۀ زیبایی به حساب میآید و برای آنها خطر کمی وجود دارد. اما عکاسی به نام متیو برادی (Mathew Brady) با عکسهایش خطرات و مشکلات عکاسی جنگ را نشان داد. رابطۀ نزدیک او با رهبران دولتی موجب شد بتواند مجوز لازم برای عکاسی خبری از مناطق جنگی را بهدست آورد. او عکاسان متبحری را نیز به استخدام خود در آورد و برای عکاسی به خط مقدم مناطق جنگی رفتند. به نظر میرسد متیو برادی اولین کسی بود که مستند کردن جنگ داخلی را با استفاده از عکاسی خبری به عهده گرفت.
اریک سالامون (Erich Salomon) را معمولاً پدر عکاسی بیهوا مینامند، زیرا یکی از اولین افرادی است که امکان ثبت غافلگیرانۀ تصاویر افراد را مطرح کرد. او عکاسی را در سال 1928 و با دوربین ارمانوکس آغاز کرد و مجذوب تجهیزاتی بود که امکان عکسبرداری داخلی را فراهم میساخت. سالامون با استفاده از سهپایههای مختلف و تسلط کامل بر روشهای استفاده از دوربین و زمانهای نوردهی بسیار طولانی، توانایی خود را برای بهکارگیری ترفندهای عکاسی بهکار میگرفت. او همیشه آماده بود تا از مردم هنگامی عکاسی کند که سیمای آنها درونشان را فاش کند. معمولاً چند متر دورتر از دوربین و بین وزراء و دیپلماتها، در حالیکه سیم دکلانشور را در دستانش پنهان کرده بود، میایستاد. مجموعۀ عکسهای خبری او شامل صدها عکس از کنفرانسهای متعدد سیاسی بود، که امروزه نیز به علت قدرت حیاتی و خلاقیتشان در فتوژورنالیسم مورد تحسین هستند.
قدرت جادویی عکسهای سالومون در عکاسی خبری، سرمشق کارهای اولیۀ آلفرد آیزنشتات (Alfred Eisenstaedt) قرار گرفت. شهرت آیزنشتات بیشتر به دلیل عکسهای بیهوا در فتوژورنالیسم است. او از یک موضوع چندین مرتبه عکس میگرفت تا به هرآنچه که تلاش داشت بیان کند، نزدیک شود. او برای ثبت لحظۀ اوج یک حادثه، در مصرف فیلم صرفهجویی نمیکرد و البته به جزئیات عکس توجه خاصی داشت. در سالهای 1934 و 1935 به عنوان عکاس خبرنگار در حبشه، به فعالیت پرداخت. او در آن کشور تعداد زیادی عکس گرفت که بخش اعظمی از پورتفولیوی عکاسی او را تشکیل میداد و همچنین نشاندهندۀ وقایع عجیبی بودند. آیزنشتات همچنین عکسهایی از اشرافزادههای انگلیسی گرفت که در مجلۀ لایف منتشر شدند، او از سال 1936 تا 1972 با مجلۀ لایف همکاری میکرد.
آرتور فلیگ (Arthur Fellig) معروف به ویجی، یکی از بزرگترین عکاسان دنیا در زمینۀ سبک شخصی بود. او پس از کار در عکاسخانههای مختلف و گذراندن یک دورۀ کارآموزی فنی تاریکخانه، به طور رسمی کار خود را شروع کرد و عکاس خبری مستقل شد. خیلی زود به عنوان اولین فردی که همیشه در محل حادثه حضور پیدا میکرد و همچنین کسی که هم عکاس بود و هم مقالهنویس مشهور شد. در اواسط سالهای 1930 مجلۀ لایف او را به عنوان یک ستاره فتوژورنالیسم معرفی کرد. در سال 1945 اولین کتاب خود را با عنوان «شهر عریان» منتشر کرد، که گزیدهای از بهترین کارهای او بود. همچنین نمایشگاهی از آثار خود را در موزۀ هنر مدرن نیویورک به نمایش گذاشت. بهترین عکسهای او نشاندهندۀ دریافت فوقالعاده از مخفیترین و پستترین وجوه زندگی در نیویورک هستند. عکسهای او تصاویر خشونت، فاجعه، رنج و امور شگفتآوری هستند که نیازمند جسارت، ذوق و سماجت عکاس بودهاند. دغدغۀ اصلی ویجی در طول دوران کاریاش، بیشتر موضوع بود و عکاسی از مردم در حالت طبیعیشان. هر چند که تصاویر او از صداقت و خودانگیختگی نیز بهرهمند هستند.
ویلیام یوجین اسمیت (William Eugene Smith) اولین عکسهایش را در نوجوانی گرفت و از همان زمان عکسهایش را به روزنامهها میفروخت. با چند آژانس عکس و روزنامه همکاری داشت؛ شاید یکی از بحثانگیزترین و مؤثرترین عکاسان خبری مجلۀ لایف باشد، او در سال 1939 با مجلۀ لایف عکس و گزارش تهیه میکرد. یوجین اسمیت به دلیل آثار ارزشمندی که ارائه کرده است به عنوان یکی از عکاسان مشهور تاریخ عکاسی خبری شناخته میشود. او در زمینۀ تهیۀ گزارش تصویری بسیار فعال بود؛ از جمله فعالیتهای او این زمینه میتوان به تصاویر مستند او به نام پزشک دهکده نام برد. اسمیت شش هفته در کنار این پزشک ایثارگر زندگی کرد و از فعالیتهای روزمرۀ او و مشکلاتش عکس تهیه کرد. او با نزدیک شدن به موضوع و مشاهدۀ دقیق، داستانی را شکل داد که بیننده را با زندگی این پزشک آشنا میکرد. علاوهبر این، عکسهای اسمیت از مسمومیت جیوه در میناماتای ژاپن بسیار تکاندهنده و قابل تأمل هستند. این گزارش ابتدا در مجلۀ لایف و سپس با عنوان کتاب میناماتا منتشر شده است.
رابرت کاپا (Robert Capa) از برجستهترین عکاسان جنگ محسوب میشود. عکسهای او علاوهبر ارزش خبری از نظر احساسی، بصری و زیباییشناختی نیز از اهمیت فوقالعادهای برخوردار هستند. در گزارش تصویری از جنگ داخلی اسپانیا، قابلیتهای خود را در عکاسی خبری جنگ نشان داد. پس از آن از مقاومت مردم چین در مقابل ژاپن، درگیریها مکزیک، نبردهای جنگ جهانی دوم در شمال آفریقا، ایتالیا، نورماندی و آلمان نیز عکاسی کرد و عکسهایش در نشریاتی مانند لایف، پیکچرپست و مجلات معتبر دیگر منتشر شد. در سال 1947 به همرا چند تن دیگر از عکاسان، آژانس عکس مگنوم را بنیانگذاری کرد و ریاست این آژانس را بر عهده داشت. او همیشه تلاش داشت قدرت تاریخی و مستند تصویر را در بیشترین شکل ممکن انتقال دهد و جنگ را نه فقط در میدان نبرد و چهرۀ سربازان بلکه در چهرۀ غیرنظامیان نیز به نمایش میگذاشت و به همین دلیل یکی از نام های تاثیرگذار در فتوژورنالیسم است.
مارگارت بورک وایت (Margaret Bourke-White) از مشهورترین عکاسان خبری نیمۀ قرن بیستم به حساب میآید. اولین عکسهایش را در سال 1927 گرفت و با گزارشی از روسیه با عنوان «نگاهی به روسیه» در سال 1931 مشهور شد. در سال 1936 عکسی از او مربوط به یک سد بزرگ در ایالات مونتانا بر روی جلد اولین شماره از مجلۀ لایف به چاپ رسید. با وجود اینکه در عکاسی معماری و صنعتی نیز تبحر ویژهای داشت، مستندنگاری بسیاری از وقایع سیاسی و اجتماعی دهههای 1930 تا 1950 را به ثبت رساند. از این جمله میتوان به اردوگاههای مرگ رژیم نازی، مبارزات استقلالطلبانۀ مردم هند، جنگ کره و دیگر موارد اشاره کرد. بورک وایت شاخصترین عکسهایش را در دوران بحران اقتصادی آمریکا گرفت و این عکسها در دو کتاب به چاپ رسیدند. همچنین مدتی قبل از ترور گاندی در هند بود و از جنبشهای آزادیخواهانه و استقلالطلبانۀ مردم عکاسی کرد و ساعاتی پیش از مرگ گاندی با او مصاحبه کرد.
ادی آدامز (Edward Adams) در طول چند دهه فعالیت خود از سیزده جنگ عکاسی کرد. یکی از مشهورترین عکسهای خبری آدامز مربوط به اعدام یک ویت کنگ توسط رئیس پلیس ویتنام جنوبی در سال 1968 است. انتشار این عکس در نیویورک تایمز تظاهرات مردم آمریکا را علیه حضور آمریکا در ویتنام به دنبال داشت و به همین دلیل به یکی از تاثیرگذارترین عکاسی خبری مبدل شد.
دان مککالین (Donald McCullin) از برجستهترین عکاسان متعهد اجتماعی دهههای پس از جنگ جهانی دوم است و به دلیل عکسهایش از جنگها شهرت دارد. اولین کار مهم او تهیۀ یک گزارش تصویری از جوانان محلۀ زادگاهش بود که منتشر شد. عکسهای سیاه و سفید او در اواخر دهۀ 1960 و اوایل دهۀ 1970، بازتاب رنج قحطی و جنگ را در چهرۀ مردم کنگو، بیافرا، کامبوج، ایرلند شمالی و مناطق دیگری که بحرانزده بودند را نشان میدهد. در عکسهای او از ویتنام و درگیریهای ایرلند شمالی، نگاه همدلانۀ او را با موضوع میتوان دید. در سال 1982 به دلیل نگاه ضد جنگ او، از سوی دولت انگلیس به او اجازۀ عکاسی از جنگ فالکلند داده نشد.
کودلکا (Josef Koudelka) مستندنگاری است که با عکسهایش از زندگی کولیهای اروپای شرقی در سال 1961 شناخته شد. او پس از تحصیل در رشتۀ مهندسی به عکاسی خبری و عکاسی مستند روی آورد و در سال 1968 از جریان تجاوز ارتش شوروی به شهر پراگ عکاسی کرد. در سالهای بعد همکاری خود را با آژانس مگنوم آغاز کرد و چندین پروژۀ مهم را برای این آژانس عکاسی کرد. او در عکسهایش با نگاهی جامعهشناسانه و قومنگارانه، جنبههای مختلف زندگی بیخانمانها را نشان میدهد.
سالگادو (Sebastião Salgado) هنگامی که در سال 1970 به عنوان مشاور اقتصادی به آفریقا رفته بود، تصمیم گرفت با استفاده از عکاسی خبری، فقر بشری را به ثبت رساند. در سال 1973 شغل خود را رها کرد و برای عکاسی از مردم قحطیزده به نیجریه رفت. او با نگاهی انسانگرایانه، بخشهایی از زندگی در نواحی آسیبدیده، نقض حقوق بشر و کارهای سخت را عکاسی کرده است. او ابتدا با آژانس عکاسی گاما همکاری کرد و سپس به مگنوم پیوست. در سال 1994 آژانس عکاسی مگنوم را ترک و اقدام به تأسیس آژانسی به نام آمازوناس ایمیجیز کرد. معروفترین عکسهای خبری او مربوط به کارگران معادن طلا است که همچون مورچههایی در بند شبکۀ قدرت و ثروت به نمایش درآمدهاند. از طرفی دیگر، زیبایی بصری عکسهای او تا حدی از بار فلاکت ماجرا میکاهد. از جمله کتابهایی که از عکسهای سالگادو منتشر شده است میتوان به «باستانشناسی عصر صنعتی»، «آمریکای دیگر»، «زمین: نبرد دهقانان بیزمین»، «مهاجران» و «آفریقا» اشاره کرد.