شاید فایده ی بنیادین گرد آمدن این نوشته های پراکنده این کتاب، انگیختن آدم ها باشد برای نوشتن نانوشته ها.
امید است ما هم یکی از این آدم ها باشیم. باری، این نوشته های کوتاه و بلند بر آمده از یک طرح پیشینی نیستند و قرار نیست هم نشینی آن ها پیکری یکپارچه بسازد. یک چیز این ها را به هم می چسباند و آن نفس کلمه ی عکس است – این نوشته ها، کهنه ترین شان هجده سالگی را رد کرده و تازه ترین شان دوسه ساله اند. نویسنده می گوید که: من عکاس، همیشه با نفس کلمه ی عکس کلنجار رفته ام و این کلنجار گاه شده است خود عکس و گاه شده است کلمه؛ و البته نسبت عکس و کلمه نسبتی است جذاب و معضل ساز که همیشه چشم و ذهن و دل مرا با خود برده است. باری انباشتی از چنین کلماتی در این کتاب گرد آمده است و…