همیشه از مادربزرگ و پدربزرگم عکس می گرفتم. رابطه ی بین آن دو بنظر بسیار ساده و در عین حال پیچیده می آمد. رابطه شصت ساله ای که برایم باور کردنی نبود. احساس می کردم زندگی شان را هدر داده اند. وقتی کار عکاسی ام به اتمام رسید متوجه وجود آرامشی بین آن دو پس از گذشت سالیان سال زندگی شدم. چون جنس عکس دیجیتال را دوست نداشتم برای بهتر نشان دادن ذهنیتم تصمیم گرفتم برای پروژه ی (سکوت) از دوربین آنالوگ و فیلم سیاه سفید استفاده کنم.