چیزی تو کشو نیست
مترجم: محمدرضا فرزاد
ناشر: حرفه هنرمند
نوبت چاپ: اول/پاییز1391
چند لحظه قبل،قلبم به تاپتاپ افتاده بود
با خودم فکر کردم خیلی بده الان سکته کنم و بمیرم وسط نوشتن شعر
بعد فکری کردم که خیالم را راحت کرد
این که هیچکس تاحالا نشنیده
کسی وسط نوشتن شعری مرده باشد
همانطور که هیچ پرندهای وسط پرواز نمیمیرد.
البته من اینطور فکر میکنم.