در این قسمت لازم است ابتدا تا حدودی به آژانسهای عکس پرداخته شود؛ همانگونه که میدانیم یکی از مهمترین نهادهای مرتبط با عکسهای مستند آژانسهای عکس هستند. اولین آژانسها در سالهای آغازین دهۀ 1920 و به ویژه در کشورهای اروپایی ظاهر شدند. در سالهای بعد از 1945 تعداد زیادی از آژانسها به شرکت تعاونیهایی تبدیل شدند و عکاسان نیز در این مسیر تلاش میکردند که موضوعات خاص و اطلاعات مورد نظر آژانسها را به ثبت برسانند. در سالهای اول پس از جنگ جهانی دوم یعنی در سال 1947 با رویکار آمدن آژانس عکس مگنوم (Magnum)، عکاسان بسیاری جذب این آژانس شدند. مگنوم انتخاب موضوع را با آزادی کامل بر عهدۀ عکاسان قرار میداد. مگنوم به عنوان یک آژانس عکس بینالمللی شناخته شد، زیرا محدود به موقعیت جغرافیایی خاص و دغدغههای یک محیط مشخص نبود. عکاسان خود را از مناطق مختلف آمریکا، اروپا، آفریقا و آسیا انتخاب کرد و غالب عکسهای گرفته شده توسط عکاسان مگنوم براساس سبکهای فردی عکاسان است تا اینکه آژانس رویکرد و نگرش عکاسان را به سمت موضوعات مورد توجه خود هدایت کند.
نمایشگاه خانوادۀ بشر
حدود یک دهه پس از جنگ جهانی دوم رویکرد عکسهای مستند تاحدودی دچار تغییر شد. با توجه به این دگرگونی، در سال 1955 ادوارد استایکن (Edward Jean Steichen) به عنوان سرپرست بخش عکاسی موزۀ هنرهای معاصر نیویورک، مجموعۀ عظیمی از عکسهای پس از جنگ را با عنوان نمایشگاه خانوادۀ بشر در این مکان جمعآوری کرد. نمایشگاه خانوادۀ بشر پربازدیدترین نمایشگاه عکس شد. این نمایشگاه موجب شد افراد زیادی که تا پیش از آن برای عکس و گالری اهمیت چندانی قائل نبودند، مشتاقانه برای دیدن این عکسها در سراسر جهان از گالریها بازدید کنند. نمایشگاه خانوادۀ بشر آگاهی عمومی جدیدی را در رابطه با عکسها به جریان انداخت.
(نمایشگاه خانوادۀ بشر- نیویورک)
لری کلارک
لری کلارک (Larry Clark) از سال 1958 تا 1961 در کارگاه عکاسی خانوادگی کار کرد. در این مدت به همراه مادرش، بهعنوان عکاسان دورهگرد، برای عکاسی پرتره از کودکان سفر میکردند. در آثار اولیهاش تجربیات نوجوانی در محیطی آلوده به مواد مخدر را منعکس کرد. عکسهای مستند هولانگیز کلارک از جامعۀ آمریکایی که درگیری شدیدی با مواد مخدر داشت، تحت عنوان کتاب معروف «تالسا» در سال 1971 منتشر شد. درواقع کلارک از تجربههای شخصی خود در زندگی با اینگونه افراد عکاسی کرد. تالسا را میتوان همچون الگویی دانست که موجب شد از آن پس عکاسان بسیاری به عکاسی از تجربههای شخصی و زندگی زیستۀ خود رویآورند. کتاب دیگر او نیز به نام «شهوت جوانی» که در سال 1982 منتشر شد، از درونمایۀجنسی و خودنگاری برخوردار است.
نن گلدین
در سال 1980 عکسهای «ترانۀ وابستگی جنسی» نن گلدین (Nan Goldin)، همچون عکسهای آمریکاییهای رابرت فرانک بسیار موفق عمل میکند. باوجود اینکه کتاب تالسا یک دهه زودتر از عکسهای نن گلدین منتشر میشود ولی عکسهای نن گلدین شناختهشدهتر هستند. تصویرهای این مجموعه روایتی انتقادی از زندگی در خردهفرهنگ شهری هستند که عکاس به آنها تعلق دارد. در این عکسها همان نارضایتی از زندگی که در عکسهای فرانک دیده میشد، قابل مشاهده است.
(نن گلدین – ترانۀ وابستگی جنسی)
مارتین پار
همانطور که مشخص است دهههای پایانی قرن بیستم عکاسی مستند از کلیشهها دور شده و علاوهبر اهمیت داشتن موضوع، سبک و دیدگاه شخصی عکاس نیز نقش بسیار مؤثری را در خلق عکسها ایفا میکند. از جمله عکاسانی که در سالهای میانی دهۀ 1990 در این زمینه شناختهشده است، مارتین پار (Martin Parr) است. عکسهای مارتین پار در مجموعۀ «دنیای کوچک» مربوط به مکانهای متفاوتی از سراسر دنیا و به دور از کلیشههای پیشین عکاسی مستند هستند. این عکسها با تصویرهای دقیق از مکانهای تاریخی یا تیپنگاریهایی که پیش از این در آثار بسیاری از عکاسان دیده میشد، متفاوت هستند. آنها امکان خوانشهای پیچیدهتری را برای مخاطب فراهم میکنند. از سالهای پایانی قرن بیستم بسیاری از عکاسان رویکردی مشابه مارتین پار در عکاسی مستند اتخاذ کردند. زیرا تقاضا برای تصاویری که دنیا را به همان شکلی که هست نشان دهند، بسیار بیشتر شده است.
(مارتین پار – عکسهای دنیای کوچک)
عکاسی مستند در قرن بیستویکم
در قرن بیستویکم عکاسی مستند تاحدودی تغییر شکل پیدا کرده و با انواع شکلهای انتشار عکس از جمله روزنامهها، مجلات، گالریها، وبسایتها و فضاهای مجازی سازگار شده است. بسیاری از عکسهای مستند در مقام یک اثر هنری نیز بررسی میشوند و علاوهبر اشکال سنتی ارائه، این عکسها به محیطهای هنری و گالریها نیز راه پیدا کردهاند. مرتبۀ عکاس به عنوان یک هنرمند و عکس به عنوان یک اثر هنری بسیار دارای اهمیت است. عکاس به مثابۀ فردی است که باید از حساسیت و بصیرت خاصی برخوردار باشد تا انتخابها و نظرات او اعتبار ویژهای به تصاویر ببخشد. به نظر میرسد متن نیز تبدیل به بخشی جدانشدنی از عکسهای مستند امروزه شده است و ذکر اطلاعاتی در رابطه با زمان، مکان و موقعیت عکس به عنوان تکمیلکنندههای عکسها هستند. یکی از بهترین نمونههای ارتباط متن و مجموعهای از عکسهای روایی که بر موضوع مشخصی متمرکز هستند، عکس مقالهها هستند. عکس مقالهها با نوشتههای توصیفی کوتاه که به عنوان زیرنویس عکس در نظر گرفته میشوند، کاملاً متفاوت هستند، آنها میتوانند به پیچیدگی مقالههای ادبی باشند.
علاوهبر مواردی که ذکر شد، مسائل فلسفی، تکنیکی و زیباشناختی همانند موضوع، در عکسهای مستند این دوره از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. باوجود اینکه ریشههای عکسهای مستند این دوره در آثار بسیاری از عکاسان شاخص تاریخ عکاسی قابل مشاهده است، نگرشهای فردی و تجربههای زیستۀ عکاس نیز در خلق این عکسها، نسبت به گذشته از اهمیت ویژهای برخوردار است. عکاس نسبت به موضوع بیگانه نیست و غالباً موضوع عکسها مربوط به دغدغههای شخصی او و محیط پیرامونش است. باتوجه به تغییر رویکردهای بسیاری از نهادها و آژانسهای عکس،عکاسان از آزادی عمل بیشتری به نسبت گذشته برخوردار هستند. داستانگویی، خلاقیت و روشهای بیانی جدید را میتوان از مهمترین مواردی دانست که باید در خلق عکسهای مستند دورۀ حاضر در نظر گرفته شود.
منابع
پاکباز، رویین(1395). دایره المعارف هنر. جلد یکم و دوم. تهران: فرهنگ معاصر.
کلارک، گراهام (1395). عکس. مترجمان حسن خوبدل؛ زیبا مغربی. تهران: تماشا.
کوک، ون درن (1395). عکاسی نمایی از مدرنیسم. ترجمۀ غلامحسین فتحالله نوری. تهران: حرفه هنرمند.
لنگفورد، مایکل (1395). داستان عکاسی. ترجمۀ رضا نبوی. تهران: افکار.
مورا، ژیل (1397). کلمات عکاسی. مترجمان حسن خوبدل؛ کریم متقی. تهران: حرفه نویسنده.
نیوهال، بیومونت (1397). تاریخ عکاسی. ترجمۀ آذرنوش غضنفری. تهران: مرکب سپید.
ولز، لیز (1398). عکاسی: درآمدی انتقادی. مترجمان سولماز ختایی لر؛ ویدا قدسی راثی؛ مهران مهاجر؛ محمد نبوی. تهران: مینوی خرد.
www.vincentborrelli.com
www.atlasofplaces.com
www.americanart.si-edu
www.monovisions.com